تولد دایی کوچولو
امشب تولد دایی جون بود و خیلی خوش گذشت و آریامهر گلم اصلا اذیت نکرد . همش میرفت پیش باران(دختر عموی من که 4 ماه از آریامهر کوچیکتره) میخواست باهاش بازی کنه و بهش دست میزد ولی این باران خانوم همش ناز میکرد و جیغ میزد ونمیذاشت پسر طلای من بهش دست بزنه.
کامیار جونم کلی از کیک باب اسفنجیش خوشش اومد و کلی توی تولد کیف کرد واسه خودش.
بقیه عکس های تولد رو بعدا حتما میذارم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی