برف اومده برف اومده
سلام جینگولک مامان
وای که چه برف قشنگی اومده امروز.
مامان عاشق برف و برف بازی و اسکیه. هوا خیلی سرد بود امروز. من شما رو بردم جلوی پنجره که اولین برف رو ببینی،
الهییییییییییییی من فدای اون چشات بشم ،یه جوری بیرونو نگاه میکردی انقدر آروم تو بغلم بودی که میخواستم بخورمت .
امروز بعد از بیست و چند روز اومدیم خونه ی خودمونو باباجونی هم که رفته دانشگاه و من و شمام تنهای تنها شدیم. دلم واسه دایی کامیار جونت تنگ شده اخه بی معرفت موقعی که ما داشتیم برمیگشتیم اینجا رفته بود خونه ی دایی خودش ، منم نتونستم داداش تپلمو بغل کنم و ببوسمش دیگه
دایی کوچولوی تپل و خوشکل خیلی دوستت داریم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی