شیرین عسل مامی و بچه های کوچه
سلام جینگولکم خوبی نفسم؟ امروز جیگر طلامو بردم تو کوچه (آخه ما که حیاط نداریم)تقریبا ساعت١٢:٣٠ ظهر بود .هوا عالی بود و روروکشم بردم کوچه و کفش های جیک جیک دارشم پوشوندم و با توپ باهاش بازی میکردم که دوتا از بچه های همسایه ها از مدرسه برگشتن و اومدن پیش آریامهری و کم کم دیدم بـــــــــــــــــــــله کل بچه های کوچه هستن . (لابد ماماناشون کلی فحش دادن بهم که سر ظهری بچه ها رو کشیدم تو کوچه . ولی من که نگفتم بیان ،خودشون اومدن) خلاصه که کلی کیف کرد با صدای جیک جیک کفشاش و همش پاهاشو میکوبید به زمین ( چپ راست چپ راست چپ راست) فدای پاهای نازت برم. کلی هم با بچه ها توپ بازی کرد. ...