آریامهرآریامهر، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 19 روز سن داره
اهورااهورا، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 4 روز سن داره

آریامهر و اهورا

پسرم بزرگ شده

1391/11/15 1:59
نویسنده : مامان سمیرا
268 بازدید
اشتراک گذاری

قربون پسر خوشکلم بشم که روز بروز شیرینتر میشه و منم روز بروز بیشتر عاشق خودش میکنه.

بهت میگم آریامهرم سلام و دست راستمو میارم جلو و شمام دست راستتو میاری و دستمو میگیری و میخندی ( به همه دست میدی ).

آریامهری بای بای کن و زود دست راستتو میبری بالا و بای بای میکنی.

هرچیز خوشمزه ای که میخوری ، سرتو تکون میدی ( به نشانه ی رضایت) و میگی ناییم ناییم.

وای وای وقتی بفهمی آدامس دارم تو دهنم، دهنتو به زور میچسبونی به لبامو آدامسمو میخوای،اگه موفق نشدی با دست از تو دهنم درش میاری.(چه کاریه آخه جوجو)

توپ و میندازم بهت تو هم میری دنبالشو از همونجا با دست هلش میدی طرفم و به نشانه ی رضایت میخندی.

به من میگی { ما } یا { دا } ، به بابایی میگی { بابا } ، به دایی جونی میگی { آله } ، باباجون منم میگی { بابا } ، به مامان جونم که اسمش آمنه است میگی { آممم } ، آب خوردنی رو میگی { آب } ، وقتی میگم آریامهر نازی نازی کن ، خودتو یا کسی که پیشت نشسته رو ناز میکنی و میگی {نایی نایی } . ماشینتو میگیری دستتو هلش میدی و میگی {عن عن } یا { دی دی } خلاصه شیرین زبونی شده واسه خودت.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

آتيلا جون و مامان شيما
16 بهمن 91 19:53
عسيسم ماشاا... خاله... چ زود راه افتادي ناز نازي... كلي كاراي جديد ياد گرفتي خوشجله من... ماماني يادم باشه اومدم پيشش آدامس يادم نره،واسه بهونه بوسيدن از اون لبهاي شيرينش...