دوشنبه 93/3/12 الهی من دورت بگردم. دردت ب جونم عزیزم. شنبه گل پسرم تب داشت و سرفه میکرد. براش وقت گرفتم ساعت 8 ببرمش دکتر.واسه نهار رفتیم خونه ی مامانم و از اونجا حاضر شدیم و شوهری اومد دنبالمون و رفتیم مطب خانم دکتر. یه نیم ساعتی نشستیم تا نوبتمون شد . آریا بدون هیچ اذیتی اجازه داد ک معاینه بشه . خانم دکتر براش چندتایی دارو تجویز کرد و آریام رو وزن کرد که 14کیلو و نیم بود. داروها رو مرتب بهش دادم . حالش رو به بهبوده. درد و بلات ب جونم عزیزم. ایشالله که زود خوب بشی مامانی. عصر هم با ماشین رفتیم بیرون یه حال و هوایی عوض کنیم.خوب بود. از این منظره خیلی خوشم اومده بود. غروب زیبایی بود. ...