آریامهرآریامهر، تا این لحظه: 12 سال و 27 روز سن داره
اهورااهورا، تا این لحظه: 10 سال و 12 روز سن داره

آریامهر و اهورا

عید فطر

1393/5/21 3:07
نویسنده : مامان سمیرا
844 بازدید
اشتراک گذاری

نمیدونم واسه چی هرسال عید فطر یه روز جلوتر از تاریخ تقویمه . چ حکمتیه و کدوم درسته نمیدونم ولی شهر ما و شهر های اطراف روز دوشنبه(روزی که عربستان عید اعلام کرده بود رو گفتند عید فطره).ادارات هم که تعطیل نبود. بیچاره بابام و شوهری بانک بودن.منتظر شوهری شدم تا بیاد باهم بریم خونه مامانم. صبح هم برادر شوهرم و خانمش و پسرشون اومدن تبریک عید رو بگن و رفتند.

بعداز ظهر با مامانم اینا رفتیم خونه ی مادربزرگم( مامان بابام. توی رمضان سکته کرد اونم توی مسجد و با زبان روزه،چند روزی رو بیمارستان بستری بود. خدا رو شکر که الان حالش بهتره)عمه هام و خونواده هاشون و عمو و زن عموهام همگی جمع بودند. خیلی شلوغ پلوغ بود و خوش گذشت.

واسه شام با شوهری رفتیم بیرون آریا هوس پیتزا کرده بود.گیر داده بود باید پیاده بریم (ba peyan). منم اهورا رو دادم دست شوهری و با آریا پیاده راه افتادیم و شوهر بیچاره با ماشین جلوتر از ما.آریا رو راضی کردم بعداز یک ربع سوار ماشین شدیم. کل شهرو گشتیم فقط سه تا پیتزایی باز بود. (تک ستاره ،قصر و سبز) اونم با چه صفهایی....خیلی طولانی.

خلاصه به هر بدبختی بود پیتزا گرفتیم و آریا جونم خورد و نوش جونش. یه دور زدیم و برگشتیم خونه.

بعداز صرف پیتزا آریا خوابید.اینم پسرکان گلم توی خواب ناز.فدای جفتتونم

اهورا پسر خوبی بود. هم خونه ی مادربزرگم هم خونه ی بابام و هم داخل ماشین. مرسی پسرکامبوس

پسندها (1)

نظرات (1)

مامان پرهام
23 مرداد 93 0:20
سلام عزیزم ماشااله به گل پسراتون خیلی بامزه اند بوووووس